تبدیل پایان نامه به کتاب

عنوان:

تحلیل گفتمان

نویسنده:

اچ جی ویدوسون

مترجم:

کمال پارسا کیا

فهرست مطالب

پیشگفتار. 7

فصل اول- کاربرد زبان.. 9

یک نمونه زبانی.. 10

متن چیست؟. 11

متن و گفتمان.. 13

متن گفتاری و نوشتاری.. 15

تصویری از یک قطار شلوغ. 16

نتیجه گیری.. 18

فصل دوم- ارتباط… 19

دستور و ارتباط.. 20

سه نوع معنای کاربردی.. 21

چهار بعد توانش ارتباطی.. 23

نتیجه گیری.. 28

فصل سوم- بافت موقعیتی… 29

شرایط کاربرد زبان.. 30

بافت موقعیتی و دانش مشترک… 30

بافت موقعیتی متن- محور 32

بافت موقعیتی غیرمشترک: تصویری از یک میدان نبرد. 34

بافت موقعیتی و ارزش‌های مشترک… 36

نتیجه‌گیری.. 38

فصل چهارم- قراردادهای انگاره‌ای… 39

بافت و موقعیت… 40

مفهوم انگاره ذهنی.. 40

چارچوب‌های ارجاعی.. 42

چارچوب‌ها و مفروضات فرهنگی.. 45

روال‌های بین‌فردی.. 47

جفت‌های مجاور 50

گونه. 51

نتیجه‌گیری.. 53

فصل پنجم- روابط همبافتی… 55

ساختار اطلاعی.. 56

ارتباط متنی.. 58

پیش مرجع و عنصرهای جانشین.. 59

انسجام. 61

انسجام و اصل کم کوشی.. 63

انسجام و پیوستگی معنایی.. 65

نتیجه‌گیری.. 66

فصل ششم- مخابره معنی… 67

دانش انگاره‌ای و نظام‌مند. 68

همگرایی ارتباطی.. 69

همگرایی مخابره‌ای.. 71

اصل همکاری.. 72

اصل کمیت… 72

تلویح ارتباطی.. 73

اصول کیفیت، ارتباط و شیوه 75

ضروریات قلمرو و همکاری.. 80

نتیجه‌گیری.. 81

فصل هفتم- تحلیل انتقادی… 83

تثبیت موقعیت… 84

شرایط ارجاعی.. 85

جمله‌بندی جایگزین و هدف متقاعد کردن.. 86

تحلیل گفتمان انتقادی.. 88

درک اهمیت انتخاب متنی.. 89

تلویحات و انتخاب متنی.. 90

تلویحات و انتخاب دستوری.. 91

نتیجه‌گیری.. 94

فصل هشتم- تحلیل متنی… 95

زبانی اثبات شده واقعی.. 96

هنجارهای کاربرد. 97

الگوهای همایی.. 98

عروض معنایی.. 100

نتیجه‌گیری: تحلیل متن و تفسیر گفتمان.. 102

واژه نامه.. 105

فهرست منابع.. 107

 

 

 

 

 

پیشگفتار

همانگونه که از عنوان کتاب برمی‌آید، کتاب حاضر در رابطه با گفتمان، بعنوان یکی از حوزه‌های مطالعه زبان است. همچنین، کتاب به بررسی چگونگی بکارگیری ارتباطی منابع موجود در یک زبان می‌پردازد. مطالعه گفتمان در این معنی عبارتست از بررسی کلی اینکه افراد چگونه معنا را می‌سازند و چگونه آن را دریافت میکنند.

اما اصطلاح “گفتمان” را میتوان به نحو دیگری نیز تعبیر کرد. معنایی که افراد از متن دریافت می‌کنند از یک طرف به زبان آنها محدود می‌شود و از طرفی دیگر به گروه اجتماعی یا جامعه‌ای که به آن تعلق دارند. معانی برساخته های اجتماعی-فرهنگی واقعیات و نشانگر عقاید و ارزش‌های خاصی هستند که روش‌های مختلف اندیشیدن به جهان را تبیین می‌کنند. مطالعه گفتمان در این مورد بیش از آنکه بر نحوه تحقق معنی در متن تأکید داشته باشد بر ساخت اجتماعی آن تمرکز دارد، بنحویکه بیان آنها نوعی عمل اجتماعی محسوب می‌شود.

البته، این دو شیوه اندیشیدن در مورد گفتمان  در تناقض با یکدیگر نیستند. این تقسیم‌بندی بر مبنای تأکید بر یک نکته شکل گرفته است. کتاب حاضر بیشتر بر مسائل زبانی تأکید دارد تا بر چشم‌انداز اجتماعی آن و به عبارتی گفتمان بعنوان کاربرد زبانی را مورد تأکید قرار می‌دهد. با این وجود گفتمان بعنوان عمل اجتماعی در بخش یک مورد بحث قرار می‌گیرد و منابعی که این چشم انداز را اتخاذ کرده اند در بخش سوم ارائه شده است.

بخشی از محتوای کتاب حاضر پیشتر در سخنرانی‌های من در سال‌های گذشته در جمع دانشجویان دانشگاه‌های ادینبرگ، لندن، اسکس و وین ارائه شده است. البته این دانشجویان نیازی به دانش مقدماتی در زمینه تحلیل گفتمان ندارند، اما با نگاهی اجمالی به کتاب حاضر ممکن است برخی مطالب برایشان آشنا باشد. اگرچه کاستی‌های کتاب به آنها برنمی‌گردد، نقاط قوت آن تا حد زیادی مدیون آنهاست، چراکه بهنگام تدریس یک موضوع عکس‌العمل دانشجویان نشانگر میزان موفقیت استاد در انتقال مطلب است. بنابراین از همه آنها سپاسگزارم.

لازم می‌دانم بطور ویژه از دو نفر از دانشجویان مذکور، گای کوک و باربارا سیدهوفر تشکر کنم که در اندیشیدن مرا یاری نموده اند. گای کوک بعنوان یک نویسنده مطرح در زمینه گفتمان نسخه اولیه کتاب حاضر را مطالعه نمود و نقایص آن را گوشزد کرد که سعی کردم آنها را برطرف کنم. تأثیرگذاری باربارا سیدهوفر در تمام کتاب حاضر و حتی زندگی شخصی و حرفه ای من مشهود است.

در پایان باید از کسی تشکر کنم که اگرچه هرگز دانشجوی من نبوده اما بعنوان یک همکار و پشتیبان همیشه در کنار من بوده است:کریستینا وایتکراس. این کتاب را به او تقدیم میکنم.

اچ جی ویدوسون

وین، سپتامبر2006

 

 

فصل اول

کاربرد زبان

 

یک نمونه زبانی

بررسی یک نمونه زبانی نشان می‌دهد که مسائل بسیاری را می‌توان در این ارتباط بررسی کرد. بطور مثال، یک آگهی عمومی بسیار رایج را در نظر بگیرید:

“KEEP OFF THE GRASS”

در وهله اول پیداست که جمله بالا به زبان انگلیسی است و نه به زبان‌های دیگر مانند فرانسوی، عربی و یا چینی. این جمله از چهار واژه تشکیل شده است که همگی با حروف بزرگ نوشته شده‌اند و تمام کلمات نیز تک‌هجایی هستند. تنها با دانش اندکی در زمینه زبانشناسی براحتی می‌توان دریافت که ترکیب واژه‌های بالا یک واحد دستوری به نام جمله را تشکیل می‌دهد. این جمله از نوع امری است و با دیگر انواع جمله از قبیل خبری و پرسشی متفاوت است. همچنین از دو سازه اصلی تشکیل شده است. سازه اول یک گروه فعلی متشکل از دو واژه KEEP و OFF است و سازه دوم جمله شامل یک گروه اسمی است که خود از دو سازه تشکیل شده است: حرف تعریف the و اسم grass. با توجه به این مشخصه‌های دستوری ممکن است جملات مشابه دیگری به ذهن ما خطور کنند، مانند Put out the light و یا Turn off the tap. اما برخلاف ظاهر این جملات با کمی بررسی درخواهیم یافت ساختار این جملات با جمله نمونه متفاوت است، بصورتیکه می‌توان این جملات را تغییر ساختار داد و بصورت (Put the light out) و یا (Turn the tap off) درآورد اما نمی‌توان جمله نمونه را بصورت (Keep the grass off) بازنویسی نمود. بنابراین با دقت و بررسی این مثال می‌توان براحتی دریافت که در دستور زبان رمز و رازهای پیچیده‌ای وجود دارد.

اگرچه ممکن است زبانشناسان از بررسی اینچنینی این نمونه لذت ببرند، اما مردم غالبأ اینگونه رفتار نمی‌کنند. به‌طور سنتی، نگرش ما به زبان یک نگاه تحلیلی است: در واقع دستور زبان بیانگر تعداد ترکیب‌های قابل قبول در ساختار جمله می‌باشد و فرهنگ‌های لغت معانی مختلف یک واژه را بصورت جداگانه و به ترتیب حروف الفبا نشان می دهند. می‌توان گفت که آنها منابع رمزگذاری شده صورت و معنی را که گویشوران یک زبان می‌دانند و بصورت شمی استفاده می‌کنند ارائه می‌نمایند، اما با کاربرد واقعی آن توسط گویشوران زبان انطباق ندارند. به بیان دیگر، هنگامیکه یک آگهی عمومی در معرض دید عموم قرار می‌گیرد، افراد آن را یک نمونه زبانی تلقی نمی‌کنند و بدنبال تحلیل صوری نیستند بلکه صرفأ بدنبال درک هدف آن هستند. به بیان دیگر مردم به چشم یک متن بدان نگاه می‌کنند.

متن چیست؟

متن را می‌توان کاربرد واقعی زبان تعریف کرد و وجه تمایز آن با جمله در این است که جمله یک واحد انتزاعی در تحلیل زبانی است. اگر اهداف ارتباطی از یک نمونه زبانی استنباط شود ما از آن نمونه زبانی تحلیل متن خواهیم داشت. اما از سوی دیگر نیز باید در نظر داشت گاهی اوقات ممکن است حتی اگر معنای دقیق یک جمله را درک نکنیم می توانیم اینگونه برداشت کنیم که این یک نمونه از متن در زبان است. حتمأ برای بسیاری از ما اتفاق افتاده است که جمله‌ای در مکان‌های عمومی یا رستوران‌ها و یا منوهای غذایی به زبان ناشناخته ای دیده باشیم و قادر به تشخیص دقیق معنای آن نباشیم. پر واضح است که برای ترجمه یک متن نیازمند دانش زبانی در آن زبان هستیم. گاهی اوقات نیز ممکن است دانش زبانی وجود داشته باشد اما در آن موقعیت خاص نتوانیم معنای آن متن را با دقت لازم تشخیص دهیم.

یکبار دیگر نمونه (KEEP OFF THE GRASS) را در نظر بگیرید. احتمالأ بخوبی می‌دانیم معنای واژه GRASS چیست، حتی در غیر اینصورت می توانیم معنای آن را در فرهنگ لغت بررسی نماییم. اما هنگامیکه در جمله با         THE GRASS بیان می‌شود در تشخیص معنای دقیق آن با کمی سختی روبرو خواهیم شد. در واقع باید این مطلب را مد نظر قرار داد که حرف تعریف  the به چه مفهومی دلالت دارد. GRASS در لغت به معنای چمن است. اما چطور چمنی؟ ممکن است کسی پاسخ دهد آن چمنی که در مجاورت تابلو قرار دارد. بنابراین کاری که ما می‌کنیم این است که متن را با موقعیت قرارگیری آن مطابقت دهیم. اما باید توجه داشت منظور از چمنی که در مجاورت تابلو وجود دارد چه محدوده‌ای است. آیا منظور از آن فقط چمن محوطه محدودی است که تابلو در آن قرار گرفته است یا چمن کل پارک و یا دیگر مفاهیم و محدوده‌ها. در واقع با توجه به دانشی که در مورد تابلو اعلانات فضاهای عمومی داریم براحتی می‌توان دریافت محدوده مورد نظر کجاست. مراد از طرح این مبحث این بود که با مشاهده چنین اعلانی نه تنها معنای آن را در نظر می‌گیریم بلکه جوانب و پیش‌زمینه‌های فرهنگی ما نیز در درک مفهوم آن جمله مؤثر خواهد بود.

با ارتباط دادن جمله به موقعیتی که در آن واقع شده است می توان هدف آن را نیز تعیین نمود. براحتی درخواهیم یافت که از انجام کاری منع شده‌ایم اما اینکه آیا بخواهیم بدان عمل کنیم یا خیر مقوله‌ای دیگر است که در ادامه در مورد آن بحث خواهیم کرد.

موارد مشابهی دیگری در خصوص دیگر اعلان‌های عمومی که در زندگی عمومی با آنها برخورد می‌کنیم قابل بررسی است. برای مثال، جملاتی مانند “با احتیاط حمل شود.” و یا “از این طرف باز شود.” که ممکن است بر روی ظروف نگهدارنده و یا انواع جعبه و قوطی نوشته شده باشد. همچنین جملات دیگری نظیر “خیس است.”  وجود دارند که ممکن است منظور از آن سطحی در اطراف شما باشد که به تازگی رنگ شده و بدینوسیله به شما هشدار داده شده که لباستان رنگی نشود. همچنین بهنگام مواجه شدن با هشدارهای روی قوطی‌های انواع دارو مانند “دور از دسترس کودکان نگهداری شود.” باید توجه داشت این هشدار شکل جدی‌تری دارد و ممکن است سلامت فرد را به مخاطره بیاندازد و تنها حالت اخطار ندارد. هنگام مشاهده جملاتی از این دست بلافاصله آنها را به موقعیتی که در آن قرار دارند ربط می‌دهیم و با استفاده از دانش زبانی خود معنای آن را استنباط می‌کنیم. ما در مورد تمامی مسائل علم کافی نداریم اما با ربط دادن جمله در موقعیت قرارگیری آن می توان تا حد بسیار بالایی معنا و مفهوم آن را دریافت. اما باید در نظر داشت که همیشه عمل کردن به دستورالعمل‌های ساده کار آسانی نیست و این موضوع را می‌توان هنگامی دریافت که می‌خواهید یک وسیله را با استفاده از دستورالعمل‌های راهنمای آن نصب و راه‌اندازی نمایید و احتمالأ بسیاری از ما مواردی را تجربه کرده‌ایم که در دنبال کردن همین دستورالعمل‌های ساده و راهنمای نصب با مشکلات زیادی مواجه شده‌ایم.

متن و گفتمان

متن ساده که تا اینجا مورد بحث قرار گرفت دارای یک هدف نهایی و مشخص است. آگهی‌ها، برچسب‌ها، دستورالعمل‌ها و دیگر مواردی از این قبیل همگی بگونه ای طراحی می‌شوند که یک عمل ساده را به ما رهنمون سازند اما تمامی متن‌ها نیز دارای عملکرد ساده نیستند و کاربرد آنها را نمی‌توان با یک نگاه دریافت. از این جمله می توان به انواع نکات آموزشی، هشدار‌ها و خطاهای درج شده در راهنمای سفر، اشعار و دیگر موارد اشاره نمود. بر خی از متن‌ها دارای کاربرد‌های ساده‌ای هستند اما برخی دیگر دارای پیچیدگی‌هایی نیز هستند تا از این طریق بتوانند اطلاعات را منتقل کنند، مطلبی را برسانند و یا ایده یا نقطه نظری را منتقل نمایند. همچنین، این عملکرد‌هاممکن است از راه‌های مختلفی انتقال معنا را انجام دهند. بطور مثال برخی از علائم رانندگی مفهوم خاصی را منتقل می‌کنند، اما در عین حال در برخی موارد به منظور جلب توجه نیز بکار گرفته می‌شوند. بعنوان یک نمونه دیگر می‌توان به سر‌مقاله‌ها و تیتر‌های صفحات مجله اشاره نمود که علاوه بر انتقال معنا بر آنند تا یک دیدگاه خاص را به مخاطب خود القاء نمایند.

تمامی متن‌ها – چه ساده و چه پیچیده – بعنوان کاربردهایی از یک زبان در نظر گرفته شده و با این هدف تولید شده‌اند تا به منظور خاصی اشاره نمایند. هنگامیکه ما این هدف را دریابیم بزودی درک خواهیم کرد متن‌های مختلفی در یک زبان وجود دارند و مثلأ هنگامیکه متن بعنوان یک یاد آوری، دستورالعمل، گزارش یا اعلام عمومی آورده می‌شود حتمأ دارای هدف خاصی است. اما شناخت یک متن با فهم معنای یک متن متفاوت است. ممکن است در یک متن یا در قسمت خاصی از متن درک آنچه به آن اشاره شده است برای شما راحت نباشد، شاید هم به تمامی جوانب معنایی آن اشراف داشته باشید، اما در عین حال نتوانید معنای ارتباطی آن را درک کنید. در مورد متون ساده مانند اعلان‌های عمومی یک نکته خاص در متن مورد خطاب قرار می‌گیرد، اما در متون کمی پیچیده‌تر مانند عناوین روزنامه‌ها ممکن است درک معنای متن کمی پیچیده‌تر باشد.

انسان متن را با هدف انتقال یک پیام، انتقال یک ایده و اعتقاد خلق می‌کند تا بدینوسیله بتواند مفهومی را توضیح دهد و این کار را از طریق خاصی انجام می‌دهد. این جنبه پیچیده از اهداف ارتباطی گفتمان نامیده می‌شود که شامل متن می‌شود و تولید یک متن را در مراحل اولیه آن کامل می‌کند. اما باید توجه داشت برخی اوقات باید جنبه‌های معنایی را فراتر از ظاهر متن برد تا بتوان بدان جنبه ارتباطی داد. به بیان دیگر، می بایست متن را بعنوان یک گفتمان ترجمه کرد تا معقول و منطقی بنظر آید. متون در این دیدگاه دارای معنی نیستند، اما این معنا را از طریق گفتمان انتقال می‌دهند. البته همانطور که در مورد اعلان‌ها اشاره شد، برخی اوقات انتقال معنی بطور مستقیم انجام می‌شود. معمولأ آنچه که متن به ذهن خواننده متبادر می‌سازد با آنچه که تولیدکننده متن مد نظر داشته است همخوانی و هماهنگی دارد. تجربه شخصی افراد نشان می‌دهد که مهم نیست موضوع مورد نظر تا چه حد بوضوح  قالب متن گنجانده شده است، چراکه حتی گاهی اوقات ممکن است منظور خود را به صورت دیگری برسانیم.

بنابراین اصطلاح  گفتمان هم به آنچه تولیدکننده متن مد نظر داشته دلالت می‌کند و هم بدانچه متن به دریافت‌کننده انتقال می‌دهد. البته باید این را هم در نظر داشت چیزی که یک متن منتقل می‌کند ممکن است واقعأ فراتر از چیزی باشد که در قراردادهای اجتماعی فرهنگی متن مربوطه می‌گنجد. یکی دیگر از مباحث که به گفتمان مربوط می‌شود به موضوعات بسیار گسترده‌تر مربوط می‌شود و این موضوع شامل راه‌هایی می‌شود که متن در نظر دارد مفهوم خود را منتقل کند. در فصل‌های بعد بیشتر به این مبحث خواهیم پرداخت.

متن گفتاری و نوشتاری

موضوعی که تا بدین جای مبحث بدان پرداختیم این بود که متن‌ها  اثرات محسوسی از فرایند انتقال معنا هستند، که این فرایندها خود براحتی قابل درک نیستند. در مکالمه اغلب اینگونه است که این نشانه‌ها بصورت تکه تکه و زودگذر هستند و با انتقال هدف و معنا سریعأ محو شده و دوام ندارند. بنابراین، شرکت‌کنندگان در یک فعالیت گفتاری تنها به بیان نکاتی می‌پردازند که در همان لحظه مورد نیاز است و اصلأ نیازی به ثبت و ذخیره مکالمات آنها نیست. از سوی دیگر، متن‌های نوشتاری به این صورت نبوده و در واقع نویسنده یک اثر تولیدکننده هدف و پیام نیز هست. بنابراین متن با یک فرایند مجزا تقسیم بندی و ترجمه می‌شود. ابزار این کار نیز در جای دیگر و با کمی فاصله از خلق متن بکار گرفته می‌شود و همین امر برقراری