عنوان کتاب:

افت تحصیلی دانش آموزان

نویسنده:

روح اله عباسی

فهرست مطالب

مقدمه. 7

فصل اول: مدیریت کلاس11

رویکرد غیر‌ مداخله‌گرا 19

رویکرد مداخله‌گرایان. 21

رویکرد تعامل‌گرایان. 22

جدول مشخصه های سبکهای مدیریت کلاس24

فصل دوم: افت تحصیلی.. 31

عوامل مؤثر بـر‌ افـت‌ تحصیلی.. 36

عوامل خانوادگی.. 36

عوامل مربوط به مدرسه. 37

مدیریت مدرسه. 37

معلم. 39

جو سازمانی مدرسه. 40

عوامل اجتماعی.. 41

عوامل فردی.. 42

فصل سوم: رابطه مدیریت کلاس با افت تحصیلی دانش آموزان.. 45

منابع و مآخذ. 57

منابع فارسی.. 59

منابع لاتین.. 61


مقدمه

مهم‌ترین و اصلی‌ترین ثروت هر جامعه، نیروی انسانی آن است و هر تلاشی که در راستای توسعه انجام شود باید بر فعالیت نیروی انسانی تمرکز یابد. بیشتر نظام‌‌های آموزشی دنیا علی‌رغم پیشرفت‌های شگرفی که بشر در زمینه علوم، تکنولوژی و صنعت داشته هنوز نظام‌های آموزش و پرورش غربی را الگو قرار داده‌اند، عموماً افراد را برای مدیریت اداری و اجتماعی در خدمات دولتی تربیت می‌نمایند و نخبه‌پروری هدف اصلی نظام آموزش و پرورش جهانی را تشکیل می‌دهد. محتوای برنامه‌های درسی، براساس نگرشی شکل گرفته که به ذخیره کردن هرچه بیشتر دانش در ذهن دانش‌آموزان پرداخته تا آنان را از طریق کسب معلومات و میراث فرهنگی گذشته برای مسئولیت و موقعیت آینده در زندگی آماده کند و سرانجام با برگزاری آزمونی، دانش‌آموزان این معلومات را ارائه می‌دهند تا جدا از ارتقاء سطح علمی به مرحله بالاتر راه پیدا کنند و یا از ادامه تحصیل باز مانند. عدم توجه به نیازها و استعدادهای دانش‌آموزان و تفاوت‌های فردی آنان در این زمینه و عدم استفاده از روش‌های مطلوب تدریس و یادگیری، علاقه و انگیزه آنان را برای آموختن از بین می‌برد و این عدم علاقه، نتایج نامطلوبی را برای دانش‌آموزان که با زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی مختلف به مدرسه می‌آیند، به بار خواهد آورد. (مقیمی و همکاران 1389، 144)

هزاره سوم ميلادي، با جهاني شدن آموزش و با رشد فزاينده فناوري اطلاعات، ارتباطات و تغييرات سريع در دانش و مهاجرت‌ها همراه بوده است. (کارنوی[1] 1995) انديشمندان عصر حاضر، انفجار اطلاعات را نامي در خور و شايسته شرايط و مقتضيات امروز ميدانند. در اين عصر، سرمايه انساني، مهمترين عامل توسعه سازماني و آموزش، بهترين ابزار براي توسعه منابع انساني به حساب  مي‌آيد(ایوانسدیچ[2] 2001) به عبارت ديگر اين اصل كه آموزش در ارتقاي سطح دانش، توانمندي‌ها و نگرش‌هاي انسان تأثير بسزايي دارد، مورد توافق تمامي صاحب‌نظران و متخصصان امر آموزش و تعليم و تربيت مي‌باشد(صدری و پاکدل 2000) گزارش سازمان ملل حكايت از آن دارد كه نه تنها كشورهاي پيشرفته و صنعتي جهان، بلكه كليه كشورهاي در حال توسعه نيز به اين باور رسيده‌اند و امروزه قطب‌هاي صنعتي جهان، مبالغ هنگفتي را صرف آموزش كاركنان خود مي كنند.

البته آموزش‌هايي مي‌توانند باعث ايجاد افزايش كارايي گردند كه هدف دار، مداوم و پرمحتوا بوده و به وسيله كارشناسان، اساتيد و مربيان مجرب در امور آموزشي، برنامه‌ريزي و اجرا گردد. اين آموزش‌ها ميتواند نيروي انساني يك سازمان را همگام با پيشرفت‌هاي علم و تكنولوژي به حركت درآورده و در ارتقاي كيفيت و كميت كارايي آنان مؤثر باشد.(ابطحی 2004)

پيشرفت هر جامعه اي به چگونگي كيفيت آموزش و پرورش آن جامعه بستگي دارد . آموزش و پرورش اگر راه دموكراسي  و روش علمي پيش گيرد زمينه‌ي ايجاد جامعه‌اي پيشرفته را مهيا مي‌سازد. به منظور رسيدن به اين دموكراسي، رعايت قانون و نظم و ايجاد نگرش مثبت در اين زمينه و اعمال آن توسط افراد يك جامعه، به خصوص متو ليان امر خطير تعليم و تربيت، ضرورت مي يابد.

آمارهای بدست آمده از تحقیقات در مدارس کشور نشان دهنده آن است که افت تحصیلی به صورت مردودی، ترک تحصیل زودرس و یا به صورت‌های دیگر، میزان زیادی از منابع مالی و استعدادهای نیروی انسانی جامعه را تلف کرده و آثار سوئی را به جا می‌گذارد (گلشن فومنی 1376، 157). طی سالهای اخیر در مورد علل افت تحصیلی، مطالعات محدودی در سطح دانشگاه یا وزارت آموزش و پرورش انجام شده است(بازرگان 1379، 86). چرا بعضی از دانش آموزان و دانشجویان ایرانی که نمی­تونند در نظام تربیت و تحصیل کشورمان ادامه تحصیل دهند در کشورهای دیگر که با زبان آنها نیز بیگانه می­باشند به راحتی ادامه تحصیل می­دهند؟

هر ساله بودجه کلانی از کشور صرف آموزش و پرورش می­شود، بیشترین نیروهای متخصص کشور در آموزش و پرورش مشغول کار می­باشند، بعد از دانشگاه­ها از نظر کیفیت و تخصص نیروهای انسانی بیشترین نیروی متخصصین را نیز آموزش و پرورش به خود اختصاص داده است، هر ساله میلیون­ها نفر از افراد یک جامعه مهمترین ساعات عمر خود را در مدارس سپری می­کنند، و محصولات این نظام، سازنده آینده هر کشوری است. لذا بحث اثر بخشی و کارایی آن از اهمیت ویژه­ای برخوردار بوده و جدا از موارد بالا هزینه فرصت ­های از دست داده شده فراگیران در این سازمان بر خلاف سایر سازمان­ها قابل جبران نمی­باشد.

مبنای توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشوری نظام آموزش و پرورش آن کشور می­باشد، هر چند که تاثیر عوامل فوق بر آموزش و پرورش قابل چشم پوشی نمی­باشد اما تاثیر آموزش و پرورش بر رشد و توسعه کشورها و موارد ذکر شده غیر قابل انکار می­باشد. (پیریایی، 1387، ص12)

براساس رویکرد سیستمی آنتروپی و فروپاشی یک سازمان به عوامل متعددی بستگی دارد که به منظور ارتقاء بهره‌وری یک سازمان شناسایی عوامل اثرگذار ضرورت می‌یابد. (پیریایی، 1387، ص12)

هدف کلی این کتاب تبیین رابطه سبکهای مدیریت کلاسی و زمینه های شغلی(سابقه، مدرک، رشته) معلمان با افت تحصیلی دانش آموزان است و از واژگان و مفاهیمی استفاده شده است که در زیر به تعاریف آنها می پردازیم.

تعریف مفهومی افت تحصیلی، افت تحصیلی به معنای دقیق آن زمانی است که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیت­های درسی و پیشرفت تحصیلی مشهود باشد. (پیریایی، 1387، 9)

افت تحصیلی از دیدگاه اقتصاد دانان: آموزش و پرورش مانند یک کارخانه می­باشد که مواد و امکانات موجود را مصرف می­کند و چنانچه نتایج و برون داد مناسب نداشته باشد امکانات و مواد را تلف کرده است که به این اتلاف هزینه افت تحصیلی می­گوییم. (پیریایی، 1387، 9)

از نظر نویسنده این مجموعه افت تحصیلی عبارت است از فاصله بین وضعیت حال دانش آموز با وضعیت بایسته و شایسته او; که در این تعریف وضعیت بایسته به شرایط محیطی یا عوامل بیرونی و انتظارات جامعه اشاره دارد و وضعیت شایسته به توانایی­ها و استعدادهای فرد اشاره می­کند.

منظور از افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانش آموزان از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب است. (بیابانگرد، 1378، نقل از پیریایی، 1387، 10)

بنابر تعاریف، افت تحصیلی تنها شامل، تکرار پایه مجدد، تجدید و ترک تحصیل نیست بلکه کاهش نمره دانش آموزان تیز هوش، عدم نیل به جایگاه واقعی فرد، نزول از سطح بالا به پایین، نرسیدن به سطوح بالای سلسله مراتب نیازها یعنی خود شکوفایی، موانع تحقق عبد صالح و عمل صالح و . . . را نیز شامل می­شود. (پیریایی، 1387، 9)

کلمه افت از نظر لغوی به معنی کاستی و نقصان می‌باشد (معین، 1380، 105). صاحب‌نظران معتقدند منظور از افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانش‌آموز از سطح رضایت‌بخش به سطحی نامطلوب است. توجه به این تعریف نشان ‌می‌دهد که مقایسه و سنجش سطح عملکرد تحصیلی قبلی و فعلی دانش‌آموز بهترین شاخص افت تحصیلی است. آنها بیان می‌کنند که کاربرد اصطلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش از زبان اقتصاددانان گرفته شده است و آنها آموزش را به صنعتی تشبیه می‌کنند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه‌ای را که باید به محصول نهایی تبدیل شود، تلف نموده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نمی‌آورند (بیابانگرد، 1378، 9).

تعریف عملیاتی افت تحصیلی، افت تحصیلی عبارت است از نمرات دانش آموزان در دو درس علوم و ریاضی که کمتر از میانگین باشند.

 

فصل اول

مدیریت کلاس

مأموریت اصلی فـرآیند‌ آموزش، تدریس‌ به‌ دانش‌آموزانی است کـه قـادر بـه یادگیری‌ هستند؛ به همین دلیل، کلیهء‌ تلاشهای‌ معلمان حول محور این فعالیت اساسی است. امروزه روشهایی نوین در تدریس برمبنای نظریه‌ها و پژوهشهای تربیتی ارائه شده است‌ تا‌ بـه‌ کـمک‌ آنـها معلم بتواند این فرآیند را هرچه بهتر به سـوی‌ کـسب اهداف آموزشی‌ سوق دهد؛ اما موفقیت و کارایی این روشها مستلزم فراهم بودن شرایط مناسب کلاسی‌ است؛ یعنی فراهم بودن حد‌ مطلوبی‌ از‌ آرامش؛ پذیرش و هـمراهی دانـش‌آموزان بـا معلم‌ (جرمین[3]، 2002). طبق نظر اکثر معلمان، اگر مشکلات رفتاری‌ در‌ کلاس به‌طور فراوان‌ رخ دهـد؛ برقراری ارتباط در جریان تدریس مختل می‌شود و آنان قادر به آموزش و دانش‌آموزان‌ نیز‌ قادر‌ به یادگیری نخواهند بود. مهم‌تر آن‌که، حتی اگـر مـعلمان از مـهارتهای تدریس به خوبی بهره‌مند‌ باشند؛ باز‌ هم‌ از شروع بدرفتاری دانش‌آموزان در کلاس بیمناک‌اند(لویز[4]، 1997).

واژهء «مدیریت کلاس» در اغلب تعاریف‌ سنتی، هم‌معنا‌ با‌ واژهءانضباط‌ به‌ کار رفته‌ است. به عنوان‌ مـثال‌ دویـل[5] (1986) مدیریت کلاس را «درمان بدرفتاری‌ها و اختلالاتی‌ که در محیط آمـوزشی رخ می‌دهد» تعریف می‌کند. به عقیدهء وی، هدف مـدیریت کلاس‌ ایجاد و حفظ‌ نظم‌ اجتماعی بـه مـنظور آموزش و یادگیری بهتر‌ است(زاکرمن، 2000).

درمتون علمی‌ معاصر، مدیریت‌ کلاس، وسیع‌تر‌ از‌ انضباط تعریف شده است؛ چنانکه لویز[6] (1997)، مفهوم انضباط را زیـرمجموعهء مـدیریت به شمار می‌آورد و مدیریت کـلاس را بـه مـثابه ترکیبی از آموزش، سازماندهی مـواد و فـعالیتهای درسی و تلاش برای کـاهش‌ بـدرفتاری دانش‌آموزان توصیف می‌کند(جرمین، 2002).

ولفگانگ[7]وگلیکمن[8] (1986) تعریفی جامع و دقیق از مدیریت کلاس ارائه داده‌اند؛ به گفته آنها «مدیریت کلاس، یعنی کلیه‌ی تلاشهای معلم برای سرپرستی فعالیت‌های کلاس‌ که شامل تعاملات اجتماعی، رفتار دانـش‌آموزان و یـادگیری است». در ایـن تـعریف، چند جنبهء‌ اسـاسی‌ برای مدیریت کلاس فـرض شده است که یکی از آنها انضباط یا مدیریت‌ رفتار است؛ بنابراین مدیریت کلاس، شامل انضباط می‌شود؛ درحالی‌که محدود بـه آن نیست(مارتین و بالدوین، 1996).

آنچه در بحث مدیریت کلاس توجه پژوهشگران‌ را‌ جـلب کـرده وجـود تـفاوت در رفـتارهای مدیریتی معلمان اسـت. به عـقیدهء ولفگانگ، تفاوت در الگوی رفتاری مدیریت‌ کلاس معلمان، ناشی‌ از‌ عقاید و باورهای متفاوت آنان‌ درباره‌ رشد و یادگیری کودکان‌ است(مارتین و ین، 1999). فرینگ[9] (1998) نیز توضیح می‌دهد کـه فعالیتهای کلاسی‌ معلمان مبتنی بر باورهایشان است. به عبارت دیـگر، واکنش مـعلم بـه مـوقعیتهای کـلاسی و شـیوه‌ها و روشهایی‌ که‌ در حل مسائل کلاس‌ برمی‌گزیند، ریشه‌ در باورهای وی دارد (جرمین 2002).

نظریه‌پردازانی چون؛ وانگ[10] (1998)، بامریند[11] (1971)، اوسیکر[12] و ایمر[13]  (1990)، طبقه‌بندیهایی از سبکها ارائه داده‌اند؛ در این میان ولفگانگ و گلیکمن، در کتاب خود به‌ نام«حل مسائل انضباطی کلاس» چارچوبی بسیار جامع براساس نظریه‌های مـدیریت‌ کلاس و روانشناسی یادگیری ارائه‌ داده‌اند‌ که در آن سه رویکرد اساسی به مدیریت‌ کلاس مطرح شده است؛ این رویکرد در یک پیوستار کنترل به ترتیب: رویکرد مداخله‌گرایان[14]، رویکرد تعامل‌گرایان‌[15] و رویکرد غیر مداخله‌گرایان[16] هستند.

[1] Carnoy

[2] Ivancedich

[3] Jermaine

[4] Luiz

[5] Doyle

[6] Lewis

[7] Wolfgang

[8] Glicman

[9] Fehring

[10] Wang

[11] Baumrind

[12] Aussiker

[13] Emmer

[14] interventionist

[15] interactionist

[16] non-interventionist